آسمان وقف نگاهت گل من .... مانده ام چشم به راهت گل من .... هر کجا هستی و باشی گویم .... که خدا پشت و پناهت گل من ...
مهم نبوده سوختنم .... دور از تو پرپر زدنم .... مهم تو بودی عشق من .... نه قصه شکستنم .... به افتخار عشق تو .... میگم که بازنده منم ...
شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا کردم ، تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ ارزوهایت دعا کردم
هزار سال در این آرزو توانم بود تو هر چه دیر بیایی ، هنوز باشد زود
در محکمه روز قیامت کنم از تو شکایت .... به خدایت گویم که مرا کشته دو چشمان سیاهت
وفای بی وفایان کرده پیرم .... برم یار وفاداری بگیرم ..... اگر یار وفاداری ندیدم .... سر قبر وفاداری بمیرم
کاش معشوق ز عاشق طلب جان می کرد، تا که هر بی سروپایی نشود عاشق دلدار کسی
محبت تنها هدیه ای است که احتیاج به بسته بندی ندارد
عشق یعنی: چون خورشید، تابیدن بر شب های دوست...؛ و چون برف، ذوب شدن بر غم های دوست
اگر کسی رو دوست داری نه براش ستاره باش ، نه آفتاب چون هر دوشون زود گذرند ، پس براش آسمون باش که همیشه بالای سرش باشی